شهید بزرگوار علی خاکی راوندی
نام پدر: محمد
تاریختولد: 1341/07/01
ش.ش: 59
محلصدورشناسنامه: راوند
تاریخ شهادت: 1362/05/07
منطقه شهادت: چزابه
استان: اصفهان
شهرستان: کاشان - راوند
وصیتنامه شهید علی خاکی راوندی
بسم رب الشهداء والصدیقین
انا لله و انا الیه راجعون. ما از سوى خدا آمده ایم و به سوى خدا بازمیگردیم و از رعب و وحشت هراسى ندایم.
«من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقه و من عشقه قتله و من قتله فعلی دیته و من علی دیته فانا دیته» (حدیث قدسی)
«هر کس مرا طلب کند، خواهد یافت و هر که مرا بیابد، خواهد شناخت و هر که مرا بشناسد، عاشقم خواهد شد و هر که عاشقم شود، عاشقش خواهم شد و هر کس را که عاشقم گردد، او را خواهم کشت و هر کس را که بکشم، دیهاش به گردن من است و هر کس که دیهاش بر گردن من باشد، من خودم دیه او هستم.»
درود به روان پاک امام امت رهبر مستضعفین جهان، رهبر دردمندان و مصیبت زدگان، رهبر زحمتکشان و رنج دیدگان و مظلومین جهان چرا که این طبقه دل به او بستند و امیدوارند که رهبرى او به رهبرى و قیام حضرت امام زمان مهدىموعود (عج) متصل گردد(انشاءالله)
بارالها از تو خواهانم با کمک این ملت غیور و مسلمان انقلاب اسلامیمان به رهبرى نایب امام زمان پرچمش فراتر از مرزها رود و ندای اسلام و اسلام محمدى سراسر منطقه را فرا گیرد و نمونهاى از حکومت على دراین منطقه استقرار یابد.
بارالها خدایا مستضعفین جهان را بر مستکبرین پیروز فرما تا مستضعفین خود سرنوشتشان را به دست گیرند. حضرت باری تعالى وضعیت ما را تغییر نمی دهد مگر آنکه خود تصمیم بگیریم و اراده کنیم با عزمى راسخ و استوار راه على و صراط مستقیم را انتخاب نمایم
خدایا ما را در برقرارى و پابرجا شدن داد على کمک کن. افسوس که من بیشتر از یک جان در کالبدم وجود ندارد که بتوانم با ایثار و از خودگذشتى اسلام عزیز را یارى نمایم.
خدایا مرا ببخش اگر خداى ناکرده حرفى را بر علیه اسلام قدمى را بر علیه اسلام برداشته چرا که از جهل و کوته بینى من بوده است.
خدایا پروردگارا من به خود میبالم که سرباز اسلام هستم سرباز امام زمان و در ارتش حکومت اسلامى خدمتگزارم
بارالها مرگ و شهادت مرا در راه خودت قرار بده.
بارالها مرا براى کمک به اهتزاز درآوردن پرچم مهدى، پرچم مستضعفین جهان یارى فرما.
خدایا شهادت مرا جزء شهداى صدر اسلام ثبت بنما. جزء شهداى زمان حضرت ختمى مرتبت که اکمل موجودات افضل انسانها اشرف مخلوقات است قرار بده.
افسوس که یک جان بیشتر نداشتم که در راه نایب امام زمان که راه اسلام که راه برپا شدن حق و عدالت است هدیه نمایم.
خدایا تشکر میکنم که تو این نعمت را به من دادى که بتوانم در برابر تو در راه اهداف حکومت اسلامى لذتها و محبتهاى دنیوى را فراموش کنم و فقط راه ترا در نظر داشته ام. خدایا تنها آرزویم در زندگى این بود که شهادت در راه خودت به من عطا کردى و من چطور بتوانم از عهدهى شکر تو برآیم.
وصیتم به تو پدر و مادر عزیزم: میدانم که محبت من در دل تو بسیار است و رنج و اندوه از دست رفتن من برایت سنگین است ولى در راه الله و در راه به ثمررسیدن حکومت اسلامى بس ناچیزاست و از درگاه خداوند شما باید تشکر کنید که این نعمت را بر شما ارزانى داشته و شما را از این ثواب برخوردار گردانیده است.
پدر عزیزم تو را به حضرت باریتعالى سوگند میدهم که مرا فراموش کنید و مبادا خداى ناکرده گریه کنید و اجر و منزلت خود را در برابر حضرت پروردگار از میان ببرید، پدر و مادر عزیزم از شما تشکر مىکنم که همواره از کوچکى براى اینکه انسان شوم مرا ترغیب و تشویق نمودید من از شما تشکر میکنم که در راه به انجام رسیدن مواهب و بخششهاى حضرت پروردگار مرا یارى دادید.
مادر عزیزم همچنین پدر دلبندم که من میدانم غم از دست دادن فرزند براى مادر بسیار مشکل و دشوار است اگر چه بگویم مادر مرا فراموش کن ولی میدانم که این امر برای مادر امکانپذیر نمیباشد اما مادر عزیز عمر دنیا کوتاه است بالاخره آدمى یک روز آمده و یک روز هم باید برود خوب چه بهتر که مرگ و شهادت انسان در راه الله باشد.
مادر عزیزم از زحماتیکه در مدت بیست و اندى از عمر من کشیدى تشکر میکنم و از خداى باریتعالى خواهانم اجر و منزلت در بهشت خداوند به شما عنایت بفرماید.
پدر و مادر عزیز و مهربانم و ای برادران و خواهرانم که موجب ناراحتی شما گردیده بودم، إن شاء الله که به یاری حق مرا مورد عفو خودتان قرار دهید و ای برادرانم امیدوارم که خوی و رفتار و کردار حسینیوار بودن را الگو و سرمشق خودتان قرار دهید. خواهران مهربانم ان شاء الله در پناه اسلام راه زینبی بودن را در پیش خود بگیرید و همیشه حق و حقانیت را رعایت کرده و زیر پا مگذارید و در زندگی بردبار و صبور بوده و نسبت به همسایگان و اشنایان الفت و مهربانی داشته باشید.
والسلام
علی خاکی راوندی 4/2/1361